یك روزدیگر؛رونوشتی ناموفق از یك فیلم تلویزیونی
نوشته شده توسط : xmovies

فتحی كه آثار درخشانی را در قاب كوچك خلق كرده پس از تجربه های خوبی همچون

'پستچی سه بار در نمی زند' و 'كیفر'،این بار به گذشته رجوع كرده و فیلمی تلویزیونی به نام 'یك روز دیگر' ساخته خود را بازسازی كرده است!.

كار غیر معمولی كه فتحی بدان دست زده و كاملا برخلاف جریان آب حركت كرده كه نتیجه كاملا ناامیدكننده ای داشته است. در فیلم تلویزیونی یادشده شاهد زندگی خانواده ای كوچك از طبقه پایین دست جامعه هستیم كه مادر پولی را برای تمدید قرار داد با صاحبخانه فراهم كرده و به توصیه های بسیار مادر مبنی بر بیرون نرفتن از خانه تا آمدن دایی اش گوش نمی دهد.

ماجراهایی كه این پول در دست به دست گشتن هایش به وجود می آورد چنان درام پرقدرتی را شكل داده كه مخاطب را پای تلویزیون میخكوب كرده و ساعاتی ذهنشان را به خود مشغول می دارد.كلید موفقیت آن كار در همان امن یجیبی نهفته است كه مادربزرگ پسرك از پشت تلفن برای او می خواند و از او می خواهد كه برای پیدا شدن پول ها آن را تكرار كند.

این همان حلقه مفقوده نسخه سینمایی 'یك روز دیگر'است كه قصه را از نفس انداخته و به دام كلیشه ها انداخته است.

در اینجا با مادر و پسر تنهایی روبه رو ایم كه در همان صحنه نخست و از طریق تلفن مادر زن از ایران با مصایب و مشكلات آنها آشنا شده و به شكلی فشرده از زندگی خصوصی وی نیز مطلع می شویم.اما درست از جایی كه پسربچه برای كمك به دوستش برای بازپس گرفتن توپ خود به كوچه می رود،سیر حوادث روندی معقول نداشته و گاه برخی داستانك ها به خوبی بدان چفت نمی شود.

برای مثال می توان به مدال های شجاعت به امانت گذاشته شده یك پیرمرد نزد بوكسور دیروز و نزولخوار امروز اشاره كرد.همینطور زن لهستانی حامله بی پناهی كه هفت هزار یوروی زن ایرانی به دستش رسیده و خیلی زود هم آن را از دست می دهد.

فتحی برخلاف نسخه تلویزیونی روی رابطه میان شخصیت ها كمتر كار كرده و بیشتر درگیر خود ماجرا بوده تا شخصیت های داستان كه همین امر لطمه چشمگیری به فیلم وارد كرده است.

همچنین جز تیپ های آشنا چیز دیگری ندیده و كلیشه های مربوطه آن را پیش می برد و كمتر وارد زندگی خصوصی آنها می شویم كه در این میان تنها مربی تیم فوتبال و همسرش مستثنی هستند.نكته دیگر اینكه كارگردان از فضای شهری مثل پاریس استفاده چندانی نكرده و از خود شهر به عنوان یك شخصیت مستقل بهره نگرفته است.

كاری كه كارگردانی همچون جیم جارموش در فیلم شب روی زمین به بهترین شكل ممكن انجام داده و كارگردانی خوبی همچون حسن فتحی از انجام آن عاجز مانده است.در این میان ایده به میان كشیدن بحث اعتقاد به خدا و كیفیت آن در یك مدرسه فرانسوی آنچنان كه باید از كار درنیامده و تاثیر لازم را روی روند داستان نمی گذارد.

بدتر از همه ماجرای مربوط به دایی پسربچه اول فیلم است كه علاقه اش به دختری آمریكایی از طبقه ای مرفه ضعیف از كار درآمده و مخاطب را با خود همراه نمی سازد.در واقع پاشنه آشیل یك روز دیگر همین فقدان حس همذات پنداری با قهرمان های قصه است كه برای فیلمی از این جنس بسیار لازم و حیاتی به نظر می رسد.سردی حاكم بر شخصیت مادر با بازی سرد و یخ زده هدیه تهرانی نیز این امر را تشدید كرده و فیلم را به یك اثر معمولی و پیش پا افتاده تبدیل كرده كه نمادهای ابتدا و انتهای آن(قفل های بسته شده به یك حصار كه شباهت هایی به نذرهای سنتی دارد) با هیچ چسبی به كلیت فیلم نمی چسبد.

یك روز دیگر برای حسن فتحی با آن كارنامه حرفه ای درخشانش گامی به عقب است كه تنها حسرتی عمیق را برای دوستداران سینمایش برجای می گذارد.

فراهنگ**م.ج**





:: برچسب‌ها: نور ,
:: بازدید از این مطلب : 464
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : سه شنبه 25 بهمن 1390 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: